یک شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 13:4 :: نويسنده : علی جوان نژاد
خاموشی فانوس ها
جانا بیا که آینه ها غرق تب شدند
وز اشتیاق وصل،سرا پا طلب شدند
آیینه های ملتهب خیس از انتظار
در فکر دیدن تو همه جان به لب شدند
فانوس های منتظر شاهراه وصل
یک یک خموش،پیرو آیین شب شدند
حل شد درون مه ره معراج زندگی
مردم ز وحش بی سر و پا هم عقب شدند
همرنگ دیگران شدن از واجبات شد
باقی واجبات همه مستحب شدند
ای یوسف از لباس تو آخر پرید عطر
بی نور دیده عالمیان زین سبب شدند
افسانه شد حقیقتت از بس نیامدی
اواخر1388 و
جمعه 8/7/1390
رستخیز عشق وقتی چترمان خداباشد بگذار ابر سرنوشت هرچه میخواهد ببارد. درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||||
|